فاطمه شعبانی: اغلب مخاطبان تلویزیون «عباس غزالی» را با نقش «بهروز» در مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» میشناسند. نقشی که به خوبی از پسش برآمد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. غزالی چندین سریال، فیلم سینمایی و تله فیلم را در کارنامه خود دارد. شبکه اول سیما ،امسال در فاصله اربعین تا ۲۸ صفر با سریال «پناه آخر» به کارگردانی « داریوش یاری » مهمان خانههای ماست. او در این سریال نقش « امیرعلی » را بازی میکند که سالها در خارج از کشور زندگی کرده است. در باره نقشش میگوید: «اعتقادم این است که باید در بازیگری نقشهای متفاوتی را بازی کنم اینکه بخواهم سالها یک نقش را تکرار کنم برای من در جا زدن و پس رفت به حساب میآید. همیشه دوست داشتم رو به جلو حرکت کنم به همین جهت این نقش را پذیرفتم و برایم جالب بود که نقش متفاوت در پرونده کاری ام شکل بگیرد.»
کمی از حال و هوا و نقشتان در سریال« پناه آخر » بگویید؟« پناه آخر » به نظرم قصه جذاب و بازیگران خوبی دارد. علاوه برمن، بیژن امکانیان، افسر اسدی، حدیث ابراهیمی، امین زندگانی، کاوه خداشناس، مهدی فقیه، بهرام ابراهیمی... دوستانی هستند که در آن ایفای نقش میکنند. راستش فیلمنامههای متفاوتی به دستم میرسد ،این جزو فیلمنامههای مناسبتی ای بود که قصه اش برایم جذاب بود. « امیرعلی » کاراکتری است که سالها در خارج کشور زندگی کرده و الان با کینه فراوان به ایران برمی گردد و به دنبال ارث پدری از عمویش حاج مرتضی است. « بیژن امکانیان » نقش عمو را بازی میکند. تقابل دو کاراکتر « امیرعلی » و « حاج مرتضی» قصه اصلی داستان را ایجاد می کنند، به خصوص اینکه « حاج مرتضی » در سریال ،شخصی معتمد بازار و محله است و تکیه و خیریه و خانواده محترمی داردو با آمدن شخصیت « امیرعلی » تا حدودی در زندگی او آشفتگی ایجاد میکند و الی آخر.
نقش شما چه ویژگیهای خاصی داشت که این نقش را پذیرفتید؟من با « داریوش یاری » ۸ سال قبل یک تله فیلم به نام «حرف مردم» کار کردم که با استاد « داریوش ارجمند » همبازی بودم ؛ این تله فیلم بارها از تلویزیون پخش شد. آقای یاری از دوستان خوب من و از کارگردانهای کاربلد تلویزویون و سینما هستند و همکاری با ایشان خیلی دلنشین بود. بارها قرار بود همکاری مجدد اتفاق بیفتد، اما به دلایل مختلف از جمله تداخل کاری این اتفاق نیفتاد. وقتی برای من فیلمنامه را فرستادند ، ابتدانقش دیگری را درنظر گرفته بودند، اما در ادامه خواهش کردم ،نقش « امیرعلی » را بازی کنم و آقای« یاری» هم از پیشنهادم استقبال کردند. نقشی که برای من در نظر گرفته بودند نقش بدی نبود، اتفاقا نقش اصلی هم بود و شخص دیگری این نقش بازی کرد ؛ دلیل خواهشم از آقای یاری برای این بود که معتقدم در بازیگری نقشهای متفاوتی را بازی کنم، اینکه بخواهم سالها یک نقش را تکرار کنم برای من در جا زدن و پس رفت به حساب میآید. همیشه دوست داشتم رو به جلو حرکت کنم به همین جهت این نقش را پذیرفتم. برای کارگردان هم جالب بود که من این پیشنهاد را دادم، برای من جالبتر و جذابتر که نقشی متفاوت در پرونده کاری ام شکل بگیرد. ویژگی نقش این بود که مثل همه آدمهای روی زمین، کاراکتر نه منفی و نه مثبت است؛ اعتقاد دارم شاید یک آدم خوب و بسیار مثبت در شرایط خیلی بحرانی خطا کند و برعکس یک فرد بسیارمنفی در شرایط بحرانی دلش به رحم بیاید و کار خوب انجام بدهد، این نقش هم همینطور است نه مثبت و نه منفی است. فقط با یک گمراهی و با یک کینه فراوان می آید و چیزی که برای من جالب و جذاب بود در جریان قصه و سریال کشف و شهودی برای این کاراکتر شکل میگیرد که کم کم وجوه مختلفی از روحیاتش را میبینیم. برای من جذابیت داشت که کاراکتر را از گمراهی به یک آگاهی میرساند که این در واقع نمودار را برایم جذاب کرد. خدا را شکر ۳-۴ روز است کار را به اتمام رساندیم و از نظر ما اتفاق خوبی افتاده و امیدوارم مخاطب هم نمره قبولی بدهد؛ ما همه تلاشمان این است که مخاطب کار را دوست داشته باشد.
سریالهای مناسبتی فرصت خوبی برای آشتی مخاطبان با تلویزیون است، به نظر شما استقبال مخاطبان از این سریال چگونه خواهد بود؟من به جز این سریال، چند سال قبل، سریال مناسبتی « مادرانه » را در « ماه رمضان» داشتم که از شبکه ۳ پخش میشد، سریالهای مناسبتی که در ایام « محرم » یا « رمضان » پخش میشوند با توجه به حال و هوای این ماهها آن فضا و حال و هوا را دارند و خارج از آن مناسبت نیستند. مخاطب همیشه یک قدم جلوتر از ما حرکت می کند؛ تلویزیون را روشن کرده و انتظار دارد کاری را که دوست دارد ببیند. این یک فرصت است ،اگر عوامل سریال همگی خوب عمل کرده باشند و همه چیز جای خودش باشد مخاطب ارتباط خوبی میگیرد و به طور قطع برای همه سکوی پرتاب خواهد بود و جزو کارهای ارزنده میشود.
هرچند، مدت پخش سریال هم تاثیر دارد؛ گاهی تماشاگر تا قسمت ششم یا هفتم یک سریال هنوز قلابش نیفتاده است و نیاز به قسمتهای بیشتر دارد که در وجودش ته نشین شود و عادت کند و درواقع بیشترپای سریال بنشیند، اما ویژگی این سریال این است که از همان اول، داستان شروع میشود، چون فرصت زیادی ندارد کلا ۱۰ قسمت است. کسانی که فضای کارهای مناسبتی « امام حسینی » و « محرم »و « اربعین »برایشان ارزشمند است ان شاالله پای این سریال مینشینند و قط قصه را دوست خواهند داشت.
جایی خواندم که شما گوشه منزلتان یک سقاخانه درست کرده اید، چقدر درگیر این فضاها هستید؟
من در خانواده مذهبی بزرگ شدم و اعتقاداتی دارم و این فضاها رادوست دارم و به این فضاها پناه میبرم واحساس خوب و آرامش میگیرم.من عاشق صاحب اسم هستم و همیشه در لحظات بخصوص و بحرانی ازشان میخواهم پیش خدا ضمانت ما را کند و کارما سهل و آسانتر شود و اتفاقات خوبی بیفتد. خداوند این راه را برای ما باز گذاشته است تا مستقیما با این بزرگواران و انسانهای گزینش شده ارتباط بگیریم؛ بعضی وقتها دست به دامانشان شویم که گاهی برای ما پارتی بازی کنند. به خاطر همین اعتقاداتم، گوشه منزلم سقاخانه درست کردم و اغلب شمعی روشن میکنم و احساس خوبی می گیرم.
در زندگی هرموقع کم میآورید سراغ کی میروید و به کی متوسل میشوید؟
به تمام ائمه ارادت دارم، اما امام رضا (ع) به ما نزدیکتر است. در واقع من امام رضا (ع) را خیلی دوست دارم،۸ سال است که هنگام سال تحویل به پابوسشان میروم و این قسمت من شده است و احساس خیلی خوبی دارم. از همه مهمتر درواقع خود خداست که سراغش میروم که از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
به عنوان سوال آخر: آیا دوست داشتید امسال اربعین کربلا باشید؟
خیلی دوست داشتم، در واقع خیلی وقت است که این عشق در وجودم روشن شده است، اما قسمت نمیشود و از قافله جا میمانیم یا نوبتمان نیست یا از ما مهمتر هستند و نوبت به آنها داده میشود. برای من ناراحت کننده نیست مطمئن هستم در زندگی ام یک روز این اتفاق میافتد. من همیشه از راه دور سلام میدهم، امسال شرایط سفر مهیا بود، اما به دلیل مشغله و اینکه سر یک سریال هستم نتوانستم برم. اتفاقا قبل از تماس شما یکی از دوستانم در فضای مجازی عکسی را از بین الحرمین برای من فرستاد در بک گراند حرم امام حسین (ع) بود یک لحظه من را به کربلا بردند.